گذشته ی من!!!! یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/2/5 , 1:19 ص hamidfallahi یک نظر من سرم توی کار خودم بود بعد یه روز یه نفرو دیدم اون این شکلی بود ما اوقات خوبی با هم داشتیم من یه کادو مثل این بهش دادم وقتی اون کادومو قبول کرد من اینجوری شدم ما تقریبا همه شبها با هم گفت و گو میکردیم وقتی همکارام من و اونو توی اداره دیدن اینجوری نگاه میکردن و منم اینجوری بهشون جواب میدادم اما روز عشق اون یه گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه و من اینجوری بودم بعدش اینجوری شدم احساس من اینجوری بود بعد اینجوری شدم بله....آخرش به این حال و روز افتادم